Fa.javan, [07.12.15 22:41]
سلام دوستان
مراجع دختری هست دوازده ساله که به علت عدم رفتن به مدرسه مراجعه کرده , به گفته مادر با شروع مهر علاقه زیادی به رفتن به مدرسه نشان نداده و بعد از رفتن به مدرسه به مدت دوماه شبانه روز گریه میکرده و کاهش اشتها داشته , ولی بعد خوب میشه و ادامه میده , تقریبا دو هفته پیش اعلام میکنه که من دیگه به مدرسه نمیرم و دوهته است که نرفته , طی صحبتی که با صحبتی که با خود کودک شد , مدرسه , معلم بچه ها رو دوست داره و دوست داره که با سواد بشه ولی اصلا دوست نداره که درس بخونه , به شدت معتقده که همه در حقش ظلم کردن , همه اعضای خانواده , مادر خواهر و حتی اعضای فامیل (یک بار از طرف مادر به گفته خود مادر کتک سنگینی خورده ) , این قضیه هیچ وقت از ذهنش پاک نشده و حتی گفته که مادرم همیشه منو میزنه , مادرم و همه در حق من خیلی ظلم کردن و بهم ضربه زدن , هر کسی هم که به گفته خودش بهش ضربه میزنه بعد به فکر انتقامه و حتما یه رفتار و عملی رو انجام میده تا به گفته خودش اون رو به زمین بزنه تا احساس راحتی پیدا کنه , مانند لجبازی با مادرش
goli, [07.12.15 23:17]
[In reply to Fa.javan]
در رابطه با این کیس من فکر میکنم این کودک با شرایطی که توضیح دادید که هیچ مشکلی با مدرسه و معلم و جو اونجا نداره احتمال بروز این رفتارا میتونه نوعی انتقام باشه و یا نوعی اعمال زور از بس سرخورده و تحقیر شده با تنها سلاحی که داره یعنی درس خوندن و مدرسه رفتن میخواد بگه که من هم میتونم زور بگم و به قولی هم با خودش داره میجنگه که من بدم پس نباید به جایی برسم و درس بخونم و هم با مادر لجبازی کنه البته این مواردی که بنده عرض کردم در سطح ناهشیار کودک و بدون اراده خودش در سطح هشیارش این رفتار رو میکنه و اگر این رویه تربیتی مادر از کودکی کودک بوده مفهوم سلف و ابژه با هم درک شده و مادر بد تبدیل به من بد شده و حالا برای پیشرفت مقاومت میکنه.
Babaee, [07.12.15 23:32]
[In reply to Fa.javan]
با سلام، دوست عزیزم من فک میکنم ابتدا باید مصاحبه ی کامل گرفته شه، اینکه دختر خانم داره واقعیت رو میگه؟ یعنی واقعا اذیت شده تحقیر شده ازار دیده یا تحریف شناختی داره مثلا یه چیزایی رو بیش براورد میکنه یا نه ، به نظر میاد چک کردن اینا خیلی مهم باشه از خانواده سوال شه برای اطمینان از چن نفر، همچنین به نظر میاد مشکل تنظیم هیجانی داره البته سن حساسیه به خاطر نوجوانی ، اگه پی گیری نشه میتونه خطرناک شه، به نظرم خوبه که گوشه ی ذهنمون علاءم اختلال مرزی رو هم چک کنیم، با توجه به تعداد هیجانهایی که داره و تعبیر شناختی که از اونها میکنه، جسارت زیادیش هم یه فاکتوره دیگه برای در نظر گرفتن احتمال مرزی بودن
Fa.javan, [07.12.15 23:40]
[In reply to goli]
خیلی ممنونم. عزیز از راهنمایی های خوبتون، از خوندن نوشته هاتون واقعا لذت میبرم و ممنون که در توضیحاتتون به مفهوم ابژه هم اشاره داشتید، باعث شد مطلب قبلی هم برام قابل درک تر شه
Fa.javan, [07.12.15 23:41]
[In reply to Babaee]
میگه دوست دارم برم ولی اصلا درس خوندن رو دوست ندارم , میگه اگه بشینم بخونم میدونم که خیلی میتونم موفق بشم ولی به شدت از درس خوندن و تکلیف نوشتن متنفرم از ارزوهایی که برای , ایندش داشت میگفت خودم رو تصور میکنم که اتش نشانم و درس خوندن به این جایگاه رسیدم ولی واقعا نمیخوام درس بخونم , دوست دارم این سال ها زود بگزره و من بخواستم برسم
Fa.javan, [07.12.15 23:41]
[Forwarded from Emami]
میگه پیرمردها رو که میبینم براشون بسیار گریه میکنم , که علت رو که در او بررسی کردم , به خاطر ناتوانی این پیرمردها و به قول خوش ظلم و ستمی که به این پیرمردها شده
Fa.javan, [07.12.15 23:41]
[Forwarded from Emami]
تا الان سه تا روانشناس عوض کرده , دوست داشته با یه خانوم صحبت کنه و بهش کمک کنه , از انچه که از صبحت های دختر پیداست بسیار بینش داره و میدونه که دارای مشکل هست , به گفته خودش میگه که میخوام خانواده درکم کنن و منی که تو این دو سه ماه دچار مشکل شدم باهام همراهی کنم , چون من الان فردی دارای مشکل هستم
Babaee, [07.12.15 23:49]
این توضیحات هم یه کم تکانشی بودن رو نشون میدن ، که اتفاقا این هم نشونه ی نزدیک شدن به مرزی بودن رو داره، نو جوونی سن حساسیه برای این اختلال و به شکل خاصی میتونه اون رو شکل بده؛ به نظرم اگه اختلال نباشه ، داره رگه هایی از اون رو نشون میده تاحدودی و میتونه به سمت شکل دادنش ببره، برای اطمینان از سوالات ابزار scid برای اختلالات شخصیت و ازمون mcmi استفاده کنین ولی به نظرم این مورد حتما چک بشه
Bahar Mohammadi, [08.12.15 09:14]
[In reply to Fa.javan]
مشکل این مراجع مدرسه نرفتن نیست
مشکلش رو خودش گفته تو حرفاش
گفته مامانم منو زده
به من ظلم می شه
یعنی طرحواره من قربانی ام از برخورد و تجربه های با خانواده اش بدست آورده
این یعنی رابطه ها توی خونه خوب نیست
یعنی یه جای رابطه با مادر می لنگه
برای مدرسه رفتن این بچه نباید متمرکز باشین بلکه باید روی اصلاح روابطش کار کنید
معیار های دیگه ODD رو هم ندیدم تو شرح حالش عنوان کرده باشن.
برای این موضوع Ipt خوب جواب می ده
چون اولا بچه رو با مفهوم یک ارتباط درست آشنا می کنه
بعد انتظارات درست و نادرستش رو در میاره بعد از اون هم به بهبود شبکه اجتماعی اش کمک می کنه
ضمن اینکه مانع از شکل گیری طرحواره “من قربانی شدم” میشه یا درمانش می کنه اگه شکل گرفته باشه(البته این با رویکرد طرحواره درمانی میشه )
Fa.javan, [08.12.15 21:56]
[In reply to Fa.javan]
جمع بندی کیس مطرح شده درباره کودک 12 ساله:
در ابتدا باید مراتب همدلی با کودک 12 ساله و پذیرش بی قید و شرط آن برای ایجاد یک اتحاد درمانی مناسب صورت گیرد
در مورد چنین کیس هایی باید از زبان یک کودک 12 ساله و همانند یک دوست برای تعدیل هیجانی او نظر داد.
از دید بعضی از دوستان باید احتمال ابتلای کودک به برخی بیماری ها مانند odd ، افسردگی، را در نظر گرفت و در صورت لزوم اقدام به ارجاع آن به روانپزشک کرد،
همچنین بررسی سواستفاده جسمی و جنسی باید به طرز نا محسوسی صورت بگیرد
اما راهکار های درمانی:
دوستانی با رویکرد رفتاری، اشاره ای داشتن به حساسیت بیش از حد مادر بر روی مدرسه رفتن کودک، و پیدا کردن این نقطه ضعف توسط کودک برای باج خواهی و درمان رو کاهش حساسیت مادر دونستن
دوستانی با رویکرد روانپویشی تاکید بر رابطه درمانی با مادر کردن و نرفتن به مدرسه رو به نوعی لجبازی تعبیر کرده و تاکید بر اصلاح روابط بین آن دو کردند
از دید خانواده درمانی اصلاح سیستم های رفتاری
از دید رویکرد cbt پرسش های سقراطی برای ایجاد شناخت بیشتر در مراجع و پیدا کردن خطاهای شناختی مانند تعمیم و افراط و… اقدام برای تمرین دادن جهت اصلاح آنها
و از دید رویکرد روانپویشی کوتاه مدت استفاده از پروتکل درمانی IPT به جهت اصلاح روابط بین کودک و مادر و حل اختلاف نوجوان با خانواده
و یاد دادن الگوی صحیح روابط به نوجوان برای مدیریت درست روابط و دریافت شبکه حمایت اجتماعی بهتر و بیشتر
از دید طرحواره درمانی تشخیص طرحواره من قربانی ام بر طبق گفته های مراجع و درمان این رویکرد برای اصلاح این طرحواره