در زوج درمانی، بررسی افکار شخصی هر طرف هدف مرکزی درمان است. همانطور که افراد طرحواره های اساسی خود را راجع به خودشان، جهان شان و آینده شان حفظ می کنند، همچنین طرحواره هایی را راجع به ویژگی های کلی خویشاوندان نزدیک و بویژه روابط صمیمی خود با آنها را توسعه می دهند. نادیده گرفتن و یا عدم توجه کافی به طرحواره های اصولی می تواند خطای بالینی مهمی باشد.
طرحواره های ناسازگار اولیه زمانی که با گذر زمان و تجارب مکرر زندگی تقویت می شوند، تغییر آنها دشوار است.علاوه بر این تغییر طرحواره هایی که عملا مطابق با هشیاری آگاهانه فرد نیستند، هم مشکل است. برای مثال فردی را در نظر بگیرید که مطیع سوء استفاده توسط همسرش باشد به این دلیل که او معتقد است باید چنین سوءاستفاده ای را تحمل کند، زیرا بخشی از زندگی زناشویی اوست. با بررسی تاریخچه او ممکن است طرحواره ای کشف شود که تحت تاثیر خانواده اصلی او شکل گرفته است. شاید والدین او این الگوی رابطه ای را برای نقش های زن و شوهری شکل داده اند که تاثیر عمیقی بر سیستم اعتقادی ناخودآگاه او گذاشته است.
همسر خودشیفته
در کار با زوجین برخی اوقات به مواردی بر میخوریم که یکی از زوجین حاضر به شرکت در درمان نمیباشد، چرا که درمان را امری بیهوده تلقی میکند. بر طبق پژوهشهای انجام گرفته همسران این افراد دارای ویژگیهای شخصیتی خاص هستند و یکی از این ویژگیهای برجسته، خودشیفتگی است. افراد دارای طرحواره استحقاق معمولا به ندرت برای درمان مراجعه می کنند ولی به دلیل ویژگیهای شخصیتی این افراد، همسران آنها بعد از مدتی دچار مشکلاتی می شوند و نیازمند کمک هستند. این افراد در خصوص احترام به حقوق دیگران، همکاری کردن و متعهد بودن و پذیرش مسئولیت مشکل دارند و قادر به همدلی و درک نیازهای همسر خود نیستند.
کتاب خلع سلاح همسر خودشیفته ، مدلی طرحواره محور برای نحوه کار با این زوج ها و نحوه برقراری ارتباط با افراد خودشیفته را ارائه داده است که علاقمندان می توانند با شرکت در کارگاه یک روزه زوج درمانی یک جانبه با تدریس دکتر حسن حمیدپور، ضمن آشنایی بیشتر با این مدل، تکنیکهای مورد استفاده را به طور عملی فرابگیرند.
پست های مشابه: